زندگی با بوی تند زباله!

مهدی آباد و عبدل آباد دو منطقه مسکونی هستند که در کنار هم قرار دارند. مهدی آباد به جاده اصلی نزدیک تر است و فاصله اش تا مرکز زباله کمتر است، شیرآبه زباله هایی که با تریلی وکامیون های شهرداری به مرکز بازیافت می رود روی زمین می ریزد و علاوه بر اینکه جاده را لغزنده می کند بوی آن در تمام منطقه می پیچد. آنوقت است که نفس کشیدن سخت می شود و انبوهی از پشه ها و مگس ها را راهی خانه ها و کوچه ها می کند.  به گزارش اعتماد، مهدی آباد یک خیابان دراز است با چند تا مغازه سوپری که سرکوچه هایش قرار دارد. منطقه پر از سوله و انبار است. ماموران اداره مخابرات در حال کندن آسفالت خیابان ها هستند و بچه ها که تازه از مدرسه تعطیل شده اند مشغول بازی هستند.  مهسا می گوید: «تو این خونه یه پیرزنی زندگی می کنه که دست و صورتش یه جور بدی سیاه شده.» زنگ در خانه را می زند و نوه ١٢ ساله زن در را باز می کند. حیاط تنگ و طولانی خانه به اتاقی کوچک می رسد که آشپزخانه ای در انتهایش است. دیوارهای خانه تکه تکه با سیمان کبودرنگ و گچ پوشیده شده و پیرزن با پیرهن بلند و نخی قهوه ای رنگ روی زمین نشسته.  دست ها و صورتش پر از تاول ... موبایل اوّل...